شعر زیر، از دوست خوبمان آقای امیر یوسفی مقدم است و از آنجا که مدتی است وبلاگشان مفقودالاثر شده است، شعرشان را به بنده دادند تا در این وبلاگ بگذارم.
شعر زیر، از دوست خوبمان آقای امیر یوسفی مقدم است و از آنجا که مدتی است وبلاگشان مفقودالاثر شده است، شعرشان را به بنده دادند تا در این وبلاگ بگذارم.
توماس ادیسون دو هزار آلیاژ مختلف را برای اختراع لامپ روشنایی آزمایش کرد. وقتی هیچکدام از این موارد در آزمایش درست جواب ندادند، دستیار او با ناراحتی گفت: بیهوده است، ما هیچ چیز جدیدی یاد نگرفتیم.
ولی ادیسون با اطمینان جواب داد: نه، ما پیشرفت کرده ایم و خیلی چیزها یاد گرفته ایم. ما اکنون می دانیم که دو هزار آلیاژ وجود دارد که نمی تواند در لامپ روشنایی ایجاد کند!
برای رسیدن به مدیریت اسلامی هم باید راهها پیمود و بن بست ها دید تا راه حقیقی پیدا شود. با ایستادن، راه، خودش را به ما نشان نخواهد داد!
داشتم در مورد قدرت صنعت فکر می کردم که یاد مقاله زیبای برادرم محسن در نشریه حیات افتادم. دوباره آن را خواندم. هم کلی لذت بردم و هم کلی عبرت گرفتم. فایل آن شماره حیات را گرفتم و بخش این مقاله را جدا کردم و برای دانلود گذاشتم. مطمئنم اگر چند خط آن را بخوانید تا آخرش را خواهید خواند. در این چند صفحه به اندازه یک کتاب مطلب هست.
حجم: 710 کیلوبایت
دیروز داخل مجلسی بودم و صحبت هایی شد که دیدم بد نیست با دوستان خودم در میان بگذارم. صحبت از گداهای شهر شد.
همانطور که قول داده بودم باید در مورد صوتی که در مطلب قبلی گذاشته بودم توضیح می دادم ولی حدود چهل روز جایی بودم که دسترسی به اینترنت نداشتم.
داخل این مطلب، صوتی را گذاشته ام که مطمئنم اگر گوش کنید نگاهتان نسبت به آخرت عوض می شود! چون قبلا امتحان شده و جواب داده!
اینکه محتوای آن از کجا آمده و صوت چه کسی است، بماند برای مطلب بعدی. اگر این صوت را گوش دادید و نظرتان عوض نشد اسمم را که نه، اسمتان را عوض کنید و بگذارید پروفسور! تضمینی می دهم ولی مدیونید اگر ببرید و بعدا نظرتان را ننویسید! چون ساعت ها برای تهیه این فایل صوتی زحمت کشیده شده. یا حق
دریافت
حجم: 1.6 مگابایت
22بهمن که چند روز پیش بود، یک دوربین به دست گرفتم و تعدادی سوژه شکار کردم. حیفم آمد آنها را به دوستانم نشان ندهم و نظر آنها را نپرسم. تعدادی از آنها را به صورت نمونه آورده ام که با هم می بینیم:
عنوان اولین مطلبم کمی تکراریست ولی هر تکراری زشت نیست؛ زیرا که آموختن زیباست و آموختن، بدون تکرار معنا ندارد.
ساکن تهران هستم و «بچه تهرون». 25سال دارم و دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت صنعتی دانشگاه امام صادق(ع) هستم. هنر مورد علاقه ام عکاسی و ورزش مورد علاقه ام شناست؛ گرچه در خیلی از ورزش های دیگه هم سَری دارم؛ دوره دبیرستان ریاضی فیزیک خواندم و به هردوی اینها بخصوص فیزیک علاقه زیادی داشتم. الآن هم به مباحث کمّی، علاقه بیشتری دارم و به همین خاطر، گرایش صنعتی را انتخاب کردم. حتما برایتان سئوال شده که با آنهمه علاقه به ریاضیات و فیزیک چرا رشته مدیریت را انتخاب کردم؟ امیدوارم روزی مطلبی بنویسم و در مورد این انتخاب توضیح دهم.
از آنجایی که خودم را در همه زمینه ها در ابتدای راه (یا شاید خارج از راه!) می دانم و نیازمند راهنمایی و همفکری دوستان هستم، ابتدا آدرس «رهجو» را برای وبلاگم انتخاب کردم ولی جناب «بیان» آن را تأیید نکرد و گفت پول بده! خلاصه اینکه آدرس وبلاگم رهجو نشد ولی خودم همچنان «رهجو» هستم. از این پس قصد دارم آموخته ها و تجربیات خود را در معرض دید دوستان قرار دهم تا این وبلاگ فضایی باشد برای همفکری و همکاری.
قصدم معرفی بود و درخواست همفکری و همکاری. حتما نظر بدهید و سایت یا وبلاگتان را معرفی کنید. با تشکر
مصطفی مطلبی 26/11/91